دنیای تبلیغات امروزه مانند دنیای علم و تکنولوژی پیشرفت بسیاری کرده است. امروزه شاهد استراتژیهایی هستیم که در گذشته در صنعت بازاریابی و تبلیغات مرسوم نبودند. این استراتژیها را میتوانیم تا حد زیادی مدیون پیشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن اینترنت بدانیم. زیرا با توسعه اینترنت مفاهیمی مانند وبسایت ها، فروشگاههای اینترنتی و فضای مجازی به وجود آمدند. این موارد کسب و کارهای مختلف را وادار به فعالیت به شیوههایی جدید در محیطهای جدید کردند و به این ترتیب استراتژ هایی مانند ریتارگتینگ و ریمارکتینگ به وجود آمدند. این دو استراتژی بازاریابی برای بازگرداندن مشتریان بالقوه و بالفعل به کار میروند. در واقع هر دو گزینه روش موثری برای جذب مجدد مشتریان بالقوهای هستند که قبلاً به برند شما علاقه نشان دادهاند. این دو استراتژی در ظاهر و در کاربرد و هدف شباهت زیادی به یکدیگر دارند، اما با این وجود دارای تفاوتهایی نیز هستند که دانستن آنها میتواند به شما در افزایش فروش محصولات برندتان کمک کند. اگر شما نیز نمیدانید که تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ در چیست؟ با ادامه این مطلب در وبلاگ آژانس تبلیغاتی راینو همراه شوید.
مقدمه ای بر تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ
ریتارگتینگ و ریمارکتینگ یا به فارسی هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد هر دو تاکتیکهایی هستند که به در یک برنامه ریزی بازاریابی مفید مورد نیاز میباشند. این دو تاکتیک کمک میکنند که شما مشتریان قدیمی خود را حفظ و آنها را مجاب کنید که بازهم از شما از خرید کنند. همچنین این امکان را به شما میدهند که علاقه مندان به کسب و کار خود را به مشتری خود تبدیل کنید. اما چگونه؟
در ادامه به معرفی هرکدام از این مفاهیم میپردازیم تا بتوانیم به زبانی سادهتر تفاوت این دو را بیان کنیم.
هدف گذاری مجدد یا ریتارگتینگ چیست؟
هدف گذاری مجدد یا تارگت کردن مجدد فرآیند شناسایی افرادی است که در خصوص برند شما اقداماتی را به صورت آنلاین انجام دادهاند (مثلاً از وب سایت یا نمایه اجتماعی شما بازدید کردهاند). در ریتارگتینگ ردیابی و شناسایی افراد توسط کوکیها انجام میشود. در واقع وقتی بازدیدکنندهای وارد سایت شما میشود، یک کوکی در مرورگر آن شخص نصب میشود که میتواند اطلاعاتی مانند جستوجوهای مخاطب و سایتهایی که مشاهده میکند را ثبت کند. بعد از شناسایی، این افراد مورد تبلیغات دیجیتال شما قرار میگیرند به این شکل که تبلیغات شما در سایتهایی که فرد بازدید میکند به او نمایش داده میشوند.
بهطور کلی میتوان گفت که هدف گذاری مجدد، تبلیغات آنلاین یا نمایشی را بر اساس رفتارها یا تعاملات گذشته مخاطبان با سایت شما، مانند صفحات بازدید شده یا زمان صرف شده در سایت، به آنها ارائه میدهد.
در اینجا مثالی از استراتژی هدف گیری مجدد برای یک برند لباس را بررسی میکنیم:
فرض کنید یک برند قابلیت ثبت کوکیها را در گوگل به وب سایت خود اضافه میکند. سپس مشتریان از صفحه “لباسهای تابستانی” این برند دیدن میکنند و همان مشتریان بدون هیچ اقدامی از سایت خارج میشوند. مشتریانی که از صفحه “لباسهای تابستانی” این برند بازدید میکنند، هنگام مرور سایتهای دیگر، تبلیغات هدفمندی با موضوع لباسهای تابستانی جدید را مشاهده میکنند. این برند همچنین ممکن است یک تبلیغ نمایشگر گوگل با کوپن تخفیفی برای لباسهای تابستانی ایجاد کند. این آگهی فقط برای افرادی نشان داده میشود که از صفحه “لباسهای تابستانی” در وب سایت برند مورد نظر بازدید کردهاند.
طبق یک مطالعه توسط ReTargeter، تنها 2٪ از بازدیدکنندگان وب سایت در اولین بازدید خود از یک وب سایت تبدیل به مشتری میشوند. راهحل هدفگیری مجدد به تبلیغکنندگان این امکان را میدهد تا مخاطبان را به یک وبسایت برگردانند تا احتمال بیشتری برای تبدیل شدن آنها به مشتری وجود داشته باشد.
- بیشتر بخوانید:وایرال مارکتینگ چیست؟ آشنایی با مفهوم بازاریابی ویروسی
بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ چیست؟
بازاریابی مجدد به فرآیند دستیابی به مشتریان فعلی یا گذشته و جذب مجدد آنها (بر اساس خریدها یا اقدامات قبلی آنها) گفته میشود. بازاریابی مجدد معمولاً از ایمیل برای ارتباط مجدد با مخاطبان استفاده میکند. داشتن لیست ایمیل مشتریان برای بازاریابی مجدد الزامی است، در حالی که برای هدف گذاری مجدد نیازی نیست. در این استراتژی میتوانید با استفاده از ارسال ایمیلهای جشنوارهها، کدهای تخفیف و پیامکهای تبریک و تبلیغات مشتریان گذشته خود را به خرید مجدد ترغیب کنید.
تعاریف بازاریابی مجدد و هدف گذاری مجدد ممکن است کمی گیج کننده باشند زیرا بازاریابی مجدد گاهی اوقات به عنوان یک اصطلاح گسترده شامل تاکتیکهای هدف گیری مجدد نیز میشود. به عنوان مثال، گوگل به ابزارهای تبلیغاتی ریتارگتینگ خود به عنوان ابزارهای بازاریابی مجدد اشاره میکند.
اما در بیشتر موارد، بازاریابی مجدد به طور خاص به تاکتیک برقراری ارتباط مجدد با مشتریان فعلی یا گذشته از طریق ایمیل یا پیامک اشاره دارد.
نمونه های بازاریابی مجدد شامل ارسال ایمیل هایی است که در آن ها:
- محصولات و خدماتی که مکمل خریدهای قبلی مشتری هستند را، تبلیغ کنید.
- پیشنهادات جدیدی که مربوط به خریدهای گذشته مشتری است را به او معرفی کنید.
- به مشتری یادآوری کنید که چیزی در سبد خرید خود دارد.
- زمانی که مشتری طی چند هفته یا چند ماه خریدی انجام نداده است، یک کوپن تخفیف به او پیشنهاد کنید.
مانند هدف گذاری مجدد، بازاریابی مجدد نیز روشی موثر برای جذب مخاطبان واقعی است. براساس گزارشی از eMarketer حدود 81٪ از مشتریان به احتمال زیاد خریدهای بعدی خود از یک برند را در نتیجه ایمیل های هدفمند انجام می دهند.علاوه بر این موضوع جالب است بدانید که یک کمپین ایمیل سامان دهی شده می تواند برای یک برند تا 76٪ افزایش درآمد داشته باشد.
شباهت و تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ
پیش از آن که به بررسی تفاوت این دو موضوع با یکدیگر بپردازیم، بد نیست که شباهتهای آن را نیز بررسی کنیم. هدف گذاری مجدد و بازاریابی مجدد شبیه به هم هستند زیرا اهداف یکسانی دارند.مهمترین هدف این دو استراتژی افزایش نرخ تبدیل بهوسیله تعامل دوباره با کاربر است. این اهداف عبارتند از:
- مخاطبانی را هدف قرار میدهند که از قبل از برند شما آگاه هستند
- مخاطبانی که به احتمال زیاد از شما خرید میکنند را جذب میکنند
- به ایجاد آگاهی و شناخت پایدار از برند کمک میکنند
اما در خصوص تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- هدف گذاری مجدد در درجه اول از تبلیغات پولی برای جذب مجدد مخاطبانی که از وب سایت یا پروفایلهای اجتماعی شما بازدید کردهاند استفاده میکند.
- در حالی که بازاریابی مجدد در درجه اول از ایمیل برای جذب مجدد مشتریان قبلی که قبلاً با نام تجاری شما تجارت کردهاند استفاده میکند.
- با ریتارگتینگ به کاربرانی که یک بار با سایت شما در تعامل بودهاند، خارج از سایت شما دسترسی پیدا میکنید.
- با ریمارکتینگ به کاربرانی که از آنها اطلاعاتی دارید پس از تعامل با سایت دسترسی پیدا میکنید.
کدام یک برای شما مناسب است؟
این که برند شما به هدف گذاری مجدد نیاز دارید یا به بازاریابی مجدد کاملا به اهدافی که دارید بستگی دارد.اما
هدف گذاری مجدد را امتحان کنید اگر:
- می خواهید روی جذب مشتریان جدید تمرکز کنید
- سایت تان ترافیک سایت زیادی دارد اما فروش شما پایین است
- لیست ایمیل یا شماره تلفنی از مشتریان احتمالی علاقه مند ندارید
بازاریابی مجدد را امتحان کنید اگر:
- می خواهید بر جذب مجدد مشتریان فعلی یا گذشته تمرکز کنید
- بودجه ای برای تبلیغات ندارید
- در حال حاضر یک لیست ایمیل سازمان دهی شده دارید
سخن پایانی
موضوعی که به عنوان نکته آخر در این مطلب باید به آن بپردازیم این است که شما میتوانید از هر دو استراتژی ریتارگتینگ و ریمارکتینگ به طور همزمان استفاده کنید تا بازدهی خود را به حداکثر برسانید و حتی مشتریان بالقوه بیشتری را به خرید محصولات خود تشویق کنید.
این دو استراتژی را میتوان از مهمترین و کاربردیترین استراتژیهای بازاریابی در دنیای امروز دانست که بهکارگیری آنها در هر کسب و کاری سودمند است. نظر شما در خصوص موضوعات مطرح شده در این مطلب به ویژه تفاوت ریتارگتینگ و ریمارکتینگ چیست؟ آیا کسب و کار شما تاکنون از این تاکتیکها بهره برده است؟ آیا شما تاکنون مورد هدف این استراتژیها قرار گرفتهاید؟ پاسخها و نظرات خود را در بخش دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
همچنین اگر قصد دارید به شیوه تبلیغات کسب و کار و فروش خود را گسترش دهید میتوانید از تبلیغات محیطی استفاده کنید. به این منظور با راینو در تماس باشید.